کاربری جاری : مهمان خوش آمدید
 
خانه :: مقتل


اذان گویی بلال بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم

درباره : حضرت زهرا سلام الله علیها
منبع : من لا يحضره الفقيه ج ۳ ص ۱۷۳ و روضة الواعظین، ص ۱۸۱

اذان گفتن بلال: شيخ صدوق روايت كرده است وقتى پيغمبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم از دنيا رحلت نمودند بلال از گفتن اذان خوددارى كرد، و گفت: من بعد از پيامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم براى احدى اذان نخواهم گفت؛ روزى حضرت فاطمه زهراسلام الله علیها فرمودند: إِنِّی أَشْتَهِی أَنْ‏ أَسْمَعَ صَوْتَ مُؤَذِّنِ أَبِی؛ دوست دارم صداى اذان مؤذن پدرم را بشنوم؛ و چون اين سخن به گوش بلال رسيد، مشغول گفتن اذان شد. هنگامى كه بلال دو مرتبه گفت: اللَّه اكبر، حضرت فاطمه سلام الله علیها به ياد پدرش رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم افتادند و نتوانست از گريه خوددارى نمايند؛ و زمانى كه بلال گفت: اشهد أن محمّدا رسول اللَّه، حضرت صيحهاى زدند و با صورت خود افتادند و غش كردند!! مردم به بلال گفتند: از گفتن اذان خوددارى كن!


زيرا زهرا سلام الله علیها دختر پيغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم رحلت كرد. مردم فكر كردند كه فاطمه سلام الله علیها از دار دنيا رفته است! بلال اذان را تمام نكرده قطع نمود. پس از آنكه فاطمه زهرا سلام الله علیها به هوش آمد به بلال گفت: اذان را تمام كن؛ ولى بلال نپذيرفت و به آن حضرت عرض کرد: اى برترين زنان! من از اينكه هر گاه صداى اذان مرا مى ‏شنوى و اين همه ناراحت مىشوى مى ‏ترسم  لذا حضرت زهرا سلام الله علیها وى را معاف نمود.

متن عربی:  رُوِیَ أَنَّهُ لَمَّا قُبِضَ النَّبِیُّ صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم امْتَنَعَ بِلَالٌ مِنَ الْأَذَانِ قَالَ لَا أُؤَذِّنُ لِأَحَدٍ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم وَ إِنَّ فَاطِمَةَ سلام الله علیها قَالَتْ ذَاتَ یَوْمٍ إِنِّی أَشْتَهِی أَنْ‏ أَسْمَعَ صَوْتَ مُؤَذِّنِ أَبِی  بِالْأَذَانِ فَبَلَغَ ذَلِكَ بِلَالًا فَأَخَذَ فِی الْأَذَانِ فَلَمَّا قَالَ اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ ذَكَرَتْ أَبَاهَا وَ أَیَّامَهُ فَلَمْ تَتَمَالَكْ مِنَ الْبُكَاءِ فَلَمَّا بَلَغَ إِلَى قَوْلِهِ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ شَهَقَتْ فَاطِمَةُ سلام الله علیها وَ سَقَطَتْ لِوَجْهِهَا وَ غُشِیَ عَلَیْهَا فَقَالَ النَّاسُ لِبِلَالٍ أَمْسِكْ یَا بِلَالُ فَقَدْ فَارَقَتِ ابْنَةُ رَسُولِ اللَّهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم الدُّنْیَا وَ ظَنُّوا أَنَّهَا قَدْ مَاتَتْ فَقَطَعَ أَذَانَهُ وَ لَمْ یُتِمَّهُ فَأَفَاقَتْ فَاطِمَةُ سلام الله علیها وَ سَأَلَتْهُ أَنْ یُتِمَّ الْأَذَانَ فَلَمْ یَفْعَلْ وَ قَالَ لَهَا یَا سَیِّدَةَ النِّسْوَانِ إِنِّی أَخْشَى عَلَیْكِ مِمَّا تُنْزِلِینَهُ بِنَفْسِكِ إِذَا سَمِعْتِ صَوْتِی بِالْأَذَانِ فَأَعْفَتْهُ عَنْ ذَلِكَ‏. (من لا يحضره الفقيه ج ۳ ص  ۱۷۳و روضة الواعظین، ص ۱۸۱)